نویسنده کتاب بوی نم باروت: به روایت روحانیت در دفاع مقدس نپرداختیم / آیتالله مجتهدی در نقد صریح بود + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۴۱۱۵
از روایت مرتضی خاکسار طلبه دهه شصت مدرسه مرحوم آیت الله مجتهدی تا شهید آرمان علی وردی طلبه این روزهای آن با حسین زحمتکش نویسنده کتاب بوی نم باروت هم کلام شدیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، حسین زحمتکش محقق و نویسنده دهه شصتی که دبیر ادبیات و شعر مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز هست. زحمتکش نویسنده کتاب «رومی روم» با موضوع پیاده روی اربعین نیز بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به بهانه انتشار کتاب جدید وی یعنی «بوی نم باروت» که به وسیله نشر خط مقدم روانه بازار شده است با وی در مورد این اثر و همچنین اتفاقات اخیر هم کلام شدیم.
حسین زحمتکش در این گفتگو با بیان اینکه کتاب «بوی نم باروت» حاصل همصحبتی من با یک روحانی بزرگوار به نام حاج شیخ ” مرتضی خاکسار” در شهر قم است، گفت: کسی که از اوایل جنگ در آبان ماه سال 59 قبل از اشغال خرمشهر توسط ارتش بعثی عراق ایشان از طریق حوزه علمیه مدرسه حاج آقای مجتهدی وارد جبههها میشوند که البته رفقای طلبهای هم با وی همراهی میکردند.
وی در مورد شخص اولی که کتاب بوی نم باروت به روات خاطراتش میپردازد اضافه کرد: «حضور ایشان به عنوان یک طلبه در جبهه از روزهای اول و تا عملیات مرصاد که انتهای جنگ است حضور دارد. نکتهای که وجود دارد حضور ایشان در جبهه به جز بار اول که با لباس خاکی بوده در سایر موارد به عنوان مبلغ و با لباس کامل روحانیت به صورت پر تعداد در دفاع مقدس شرکت میکند.»
کد ویدیو دانلود فیلم اصلینویسنده کتاب بوی نم باروت در مورد روایت حضور روحانیت و طلاب در دفاع مقدس با اشاره به خلأ موجود در این حوزه گفت: «ما یک خلأ جدی در بین کتاب های دفاع مقدس و ادبیات پایداری داریم که به روحانیت نپرداختیم،» البته اخیرا روایت هایی از روحانیت مدافع حرم داریم اما روحانیتی که در جبهه دفاع مقدس حضور داشتند در ادبیات و هنر ما کمتر روایت شدند در حالی که چند هزار شهید روحانی داریم.» وی ادامه داد: «با این حال که ما در دفاع مقدس از اقشار مختلف مردم و سازمانها روایت زیاد داریم اما در مورد روحانیت روایت کمتری داریم. تصور می کنم این کتاب از معدود کتابهایی است که متأسفانه در این حوزه منتشر و روانه بازار شده است.»
حسین زحمتکش در ادامه با اشاره به اینکه حاج آقای خکسار از شاگردان مدرسه علمیه مرحوم آیت الله مجتهدی بوده گفت: جملهای از قول حاج آقای خاکسار از قول استادشان مرحوم آیتالله مجتهدی در همین کتاب نقل میکند: «این عمامه و عبای شما در جبهه کار تانک را میکند»
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیبه نظر این حرف درستی است چرا که روحانیت باعث افزایش روحیه در جبهه میشد و باعث بالا رفتن قوای افراد در نبرد حق علیه باطل میشد.
از ویژگیهای کتاب بوی نم باروت جهت و نگاه از زوایه یک روحانی به جنگ است. به ویژه اینکه یکسری روایتهای گفته نشده و ناب از جنگ در مورد فرماندهان مهم داریم مثل شهید حمید و مهدی باکری و حتی جاهایی حاج آقای خاکسار در ارتباطی که با شهید همت داشته از ایشان هم روایت در کتاب موجود است. یا در ایستگاه هفت آبادان با سردار مجتبی عبداللهی که دوره ای هم فرمانده یگان ویژه و لشگر 28 روح ا... بود با ایشان هم ارتباط داشت. که از این جهت میتوان به کتاب نگاه تاریخی هم علاوه بر ادبی داشت.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیحسین زحمتکش در مورد فضای مدرسه مرحوم آیت الله مجتهدی و روش تربیتی آن گفت: «نقش روحانیت به خصوص طلاب مدرسه حاج آقای مجتهدی نقش مهمی در آموزش مکتبی دادن به بسیجیها و حتی سربازان بود. یعنی همین روحانیت بود که کمک میکرد تا یک بسیجی یا سرباز کشور با علم و آگاهی بجنگد نه با جهل و ناآگاهی بجنگد.»
شهید علی وردی هم که این روزها شهید شد احساس میکنم یک خلأش را خود ما ایجاد کردیم، ما که در حوزه فرهنگ کار میکنیم. حتی در مورد مسئولین هم قصد صحبت ندارم در مورد افرادی که وارد فرهنگ شدند ما کنشگری فعالی نبوده است. آن جوانی که روحانیت را خوب نمیشناسد با هجمه فرهنگی دشمن همان کم گذاشتن است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیحاج آقای مجتهدی در نقد صریح بود و ملاحظه هیچکس را نمیکرد. «من فکر میکنم حاج آقای مجتهدی تعمدا گفته است در همان مدرسه دفنش کنند. با اینکه این بزرگوار مرحوم شده اما روح ایشان همچنان در تربیت طلاب اثر میگذارد و شاگردان آنجا مثل خود ایشان در دفاع ازنظام و اسلام صراحت لهجه دارند.» ایشان همواره به ما یاد داد که اگر طرفدار انقلاب هستیم باید از ان دفاع کنیم حالا چه با زبان، چه با قلم یا حتی با جان و مال.
در بخش دوم این گفتگو دبیر بخش ادبیات مجمع ناشران انقلاب اسلامی در مورد وضعیت فعالین فرهنگی و حوزه نشر و نقش آنها در اتفاقات اخیر کشور به خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: متأسفانه دوستان ما شامل متولیان و کنشگران فرهنگی ما با مردم و خود تعارف دارند و با سکوتهای خود باعث شدند اتفاقات جمع نشود و شعله ور شود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیوی تأکید کرد: «امروز وقت سکوت نیست و زمان کنشگری فعال و مسئولانه است و اگر مثلا من نویسنده مکلف باشم که در مورد همین اتفاقات بنویسم و ننویسم خیانت کرده ام.» هر نقشی در فرهنگ از نویسندگی تا فیلمسازی دارم باید آن را مسئولانه انجام دهم.
این نویسنده در ادامه در مورد وضعیت محتوایی بازار کتاب و ارتباط آن با وقایع اخیر گفت: وقتی در بازار کتاب می چرخیم محتوای غالب کتابهایی که با جذابیت بالا فروخته میشود اساسا ضد هنجار و اخلاق ماست. یعنی علاوه بر جنگ رسانهای و شبکههای اجتماعی میبینیم در حوزه نشر و کتاب هم در بازار کتاب دامن زننده به اغتشاشات است و وقتی نویسنده ما به این موضوعات نمیپردازد، ناشر ما نشر نمیکند و همه مسئولیت خود را انجام نمیدهند میتوان گفت ما هم مقصر هستیم.
ما در فرهنگ با ولنگاری دچار هستیم که کسی به دنبال تشخیص و درمان نیست. ما در مجمع ناشران انقلاب اسلامی با وزارت ارشاد ارتباط داریم و در این زمینه نظارت های خود را انجام می دهیم اما وزارت ارشاد حرف ما را گوش نمیدهد. کتاب با موضوع اسرائیل که دشمن کل بشریت است در جهت آن منتشر میشود.
دبیر ادبیات مجمع ناشران انقلاب اسلامی در مورد کم کاری برخی گلگی کرد و افزود: وقتی در این زمینهها کار نمیکنیم همه اینها جمع میشود و باعث تحریک و تحریف ذهن جوانها میشود که به روحانیت و افراد محجبه حمله میکنند ما چقدر در حوزههای مختلف خدمت روحانیت به مردم در عرصه های جهاد و دفاع مقدس بازتاب دادیم؟
متأسفانه در حوزه فمنیسم ضربات زیادی میخوریم و با تعارف و غفلت آن هم نوعی انحراف در فهم فمنیسم و البته بخشی نفهمیدن است، بخشی فهمیدن و تنبلی کردن است این مضوع قرائت افراطی از فمنیسم در حوزه نشر بیداد میکند.
در سالهای اخیر دو حوزه در کتابهای ادبیات و داستانی اخیر خیلی بازتاب دارد یکی از آن ها تطهیر صهیونیسم است یکی هم بحث فمنیسم و دامن زدن به نوعی از مطالبه بد و اشتباه حقوق زنان که می بینیم اینها بازنمایی زیادی حتی در بازار نشر و کتاب داخل دارد که ما هم بارها به آن اشاره و گزارش دادیم.
این دامن زدن حتی در کتابهای تألیفی زیاد داریم مثلا کتاب «پاییز فصل آخر سال است» خانم نسیم مرعشی هم بخش دامن زدن به مهاجرت دارد و هم مظلوم نمایی افراطی از زنان، یا کتاب خانم سلیمانی در نشر ققنوس هم برهمین محوریت است.
وی اضافه کرد: ما نه فقط در حوزه ترجمه غفلت کردیم در بحث تألیف هم دقت نکردیم که نویسنده چه برای ما روایت میکند؟ نمیخواهم بگویم سانسور شوند ولی باید در مقابل آن به همان اندازه کار کنند، نویسندگان انقلابی ما چقدر رفتند به سراغ اینکه در آن حجاب و زن مسلمان پررنگ باشد؟
نویسنده کتاب بوی نم باروت در پایان این گفت و گو گفت: حوزه نشر ما نیاز به جراحی دارد، وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان منبع قدرت در این زمینه و هم ناشران و نویسنده های ما باید کمک کنند. بسیاری از نویسندگان در این اتفاقات اخیر نمره قبولی نگرفتند و خیلی به سمت آن طرف رفتند. از این نمونه کم نداشتیم نویسندگان مذهبی هم حتی راه را گم کردند و باید بگویم آنجا که در بوی نم باروت که هدایت رزمنده از خود جنگیدن مهم تر است یعنی اگر هدفمان را ندانیم با یک تلنگر از جاده اصلی خارج میشویم.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: آیت الله مجتهدی حسین زحمتکش آرمان علی وردی روحانیت طلبه کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ناشران انقلاب اسلامی حاج آقای مجتهدی آیت الله مجتهدی دفاع مقدس حسین زحمتکش مرحوم آیت حوزه نشر ایشان هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۴۱۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام